در گرماگرم بحران هسته ای ایران در بهترین دولت پس از مشروطه»
که موضوع به شورای امنیت ارجاع شده بود و آمریکا در حال رجزخوانی
و تهدید ایران بود، احساسات به بچه های کلاس ما غلبه کرده بود و آنها
که از مصیبت های بالقوه و بالفعل جنگ هیچ تجربه و پیش زمینه ای
نداشتند، لاف می آمدند که : آقا ما آمریکا را له می کنیم و .
در همان روزها نمایشگاهی از سلاح های جنگی ترتیب یافته بود که
اداره آموزش و پرورش منطقه به مدارس پیشنهاد داده بود کلاس های
پایه ی بالا را برای بازدید ببرند.
مدیر مدرسه از من پرسید که ششمی ها را ببریم؟ گفتم: بله! بسیار
لازم است. برای تلطیف روحیه ی آنها بسیار لازم است این بازدید در
اسرع وقت انجام شود. متوجه ی این مطلب نشد که دیدن سلاح های
جنگی و شنیدن صدای تیراندازی چه ارتباطی با تلطیف روحیه دارد!
القصه! رفتیم و وقتی بچه ها صدای تیربار و چند اسلحه ی سبک و
سنگین دیگر را شنیدند، بعضی هایشان خود را خیس کردند و ناچار
شدیم که قبل از موقع به مدرسه مراجعت کنیم.
چند روز بعد از اردوی جنگی، مدیر با خنده به من گفت: دیدی چه
کاری دست ما دادی؟! گفتم پیشامده دیگه . از دفعه ی بعد که
خواستیم به چنین اردوهایی برویم، در برگه ی رضایت والدین قید
می کنیم:
لطفا" در همراه داشتن شلوار اضافی برای فرزندتان مساعی لازم
را به عمل آورید!»
ی ,های , , در ,کنیم ,کلاس ,های جنگی ,لازم است ,بسیار لازم ,بود و ,سلاح های
درباره این سایت